قلب داریوش

وبلاگی در مورد دل نوشته ها ، پیامک های عاشقانه و دست نوشته های داریوش (نویسنده سایت)

قلب داریوش

وبلاگی در مورد دل نوشته ها ، پیامک های عاشقانه و دست نوشته های داریوش (نویسنده سایت)

توبهترینی،خودت رادریاب !!!

حضورت هدیه ای برای جهان است...
تو بی نظیری و بی همتا هستی...
زندگی ات میتواند همانی باشد که میخواهی...
روز هارا دریاب و در لحظه ها زندگی کن...

..............................................................

هیچ چیز بیهوده تر از این نیست که انرزی ات را صرف نگرانی کنی...
هر چه بیش تر خودت را درگیر مشکل کنی ان مشکل سخت تر میشود...
مسایل را خیلی جدی نگیر...
زندگی ات را با ارامش سپری کن نه با افسوس...

 

ادامه مطلب ...

بغض


خدایا چه بگویم از حال زارم ، چه بگویم که نگفته می دانی..............

چرا این سینه باید اینگونه پر از چیزهایی باشد که نباید باشد.............

ادامه مطلب ...

آمدی بشنوی بمانی



آمدی بشنوی بمانی

آمدی شنیدی، رفتی!

حالا سال‌هاست دیگر

کسی از لب‌هام نشنیدَه‌ست: "دوستت دارم"


 

ادامه مطلب ...

جملات و متن های زیبا : مناجات و گفتگو با خدا



یا رب مکن از لطف پریشان ما را / هر چند که هست جرم و عصیان ما را
ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم / محتاج بغیر خود مگردان ما را . . .

.

.

.

آرزویت را برآورد میکند ، آن خدایی که آسمان را برای خنداندن گلی میگریاند . . .

.

.

.

پروردگارا
ببخش مرا که آنقدر حسرت نداشته هایم را خوردم ، شاکر داشته هایم نبودم . . .


 

ادامه مطلب ...

وقتی که قلب هایمان کوچک تر از غصه هایمان میشود ...



وقتی که قلب هایمان کوچک تر از غصه هایمان میشود،
وقتی نمیتوانیم اشک هایمان را پشت پلک هایمان مخفی کنیم
و بغض هایمان پشت سر هم میشکند ...

 
ادامه مطلب ...

درون گوش دلم


گر که مانده ام اینجا برای یک نفر است و هر چه می کشم اینجا جفای یک نفر است درون چشم پر اشکم نمانده تصویری

درون گوش دل من صدای یک نفر است .....

کبوتر دلم امشب رهای یک نفر است اگر چه همچو خرابه شده دلم متروک همین خرابه ویران سرای یک نفر است

دلم برای تپیدن بهانه می خواهد دلم اگر که تپد در هوای یک نفر است دگر نمانده حدیثی سخن کنم کوتاه تمام بود و نبودم فدای یک نفر است هر آنچه امروز هستیم از سکوت دیروز زاده شده است


**********


خسته ام اما نه آنقدرکه نتوانم تو را دوست داشته باشم و از کنارنفس های گرمت بی اعتنا بگذرم. اگرشوق رسیدن به دستهایت نبود،هیچ گاه آغوشم را نمی گشودم واگر صدای گوشنواز تو نبود ازگوشه تنهایی بیرون نمی آمدم. اگر شوق دیدن چشم هایت نبود هیچ گاه پلک هایم را بیدارنمی کرد و اگر نسیم حرفهایت نمی وزید،معنای جهانرا نمی فهمیدم...


عشق تو !



عشق تو !

عبور ماه است از خیابان 

در شب حکومت نظامی 

دست های اورا کـــــــه گرفتـــــی

دیگـــر به مـــن نگاه نکن ....

نگاه تـــو ...

بیشتـــر از دیـــدن دستهایتان آتشـــم میـــــــزنــــــد ....

چه خوب است که هستى …

وقتى که هستى ورود هر غریبه اى به این سراى پر از تو ممنوع میشود …

و این براى بیتابى من تاب است

 

ادامه مطلب ...

امروز


نمیدانم چرا امروز دل هوای دیروز ها را کرده است دیروزی که بود و الان نیست ، خوشی ها و غم های که بودند و الان نیستند دلم لک زده  برای آن روزهای خوب کودکی که نگرانی بزرگتر از گل خوردن در فوتبال دم در خانه یمان نداشتم .

ادامه مطلب ...