ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
گر که مانده ام اینجا برای یک نفر است و هر چه می کشم اینجا جفای یک نفر است درون چشم پر اشکم نمانده تصویری
درون گوش دل من صدای یک نفر است .....
کبوتر دلم امشب رهای یک نفر است اگر چه همچو خرابه شده دلم متروک همین خرابه ویران سرای یک نفر است
دلم برای تپیدن بهانه می خواهد دلم اگر که تپد در هوای یک نفر است دگر نمانده حدیثی سخن کنم کوتاه تمام بود و نبودم فدای یک نفر است هر آنچه امروز هستیم از سکوت دیروز زاده شده است
**********
خسته ام اما نه آنقدرکه نتوانم تو را دوست داشته باشم و از کنارنفس های گرمت بی اعتنا بگذرم. اگرشوق رسیدن به دستهایت نبود،هیچ گاه آغوشم را نمی گشودم واگر صدای گوشنواز تو نبود ازگوشه تنهایی بیرون نمی آمدم. اگر شوق دیدن چشم هایت نبود هیچ گاه پلک هایم را بیدارنمی کرد و اگر نسیم حرفهایت نمی وزید،معنای جهانرا نمی فهمیدم...